عصر ایران؛ یاداشت وارده- چند خانم که شمارشان شاید به 25 نفر هم نرسد در مقابل دفتر آیتالله جوادی آملی - مرجع تقلید و نویسنده تفسیر 80 جلدی قرآن کریم- تجمع کردند تا درباره اجرا نشدن قانون حجاب اتمام حجت کنند!
خانم سخنران هم با انتقاد از سکوت علما مدعی شد رییس جمهوری در مقابل قانون صریح اسلام قد عَلَم کرده است.
دنیا وارونه شده چون سابق بر این به مراجع، مراجعه و کسب تکلیف می کردند ولی حالا 20 یا 25 نفر خانم با مرجع تقلید اتمام حجت میکنند و کار خود را شبیه اعتراض دختر گرامی پیامبر میدانند در حالی که آن بحثی بود بین حضرت زهرا با خلیفه اول بر سر حق خودشان و مصداقا و مشخصا باغ فدک چون دخت گرامی نبی آن را متعلق به خود میدانست و خلیفه مدعی بود پیامبر ارثی بر جای نگذاشته و حضرت ادلهای آوردند در اثبات حقشان و در واقع در مقابل قدرت مطالبهگری کردند نه این که نعوذ بالله خواستار برخورد با مردم شوند! این که از موضع قدرت خواستار جریمه و برخورد شوی چه ربطی به آموزه های دخت گرامی پیامبر دارد؟
جدای این وقتی روز روشن به رییس جمهوری متدین کشور تهمت میزنند این سخن سعدی علیهالرحمه فرا یاد میآید که گر تو قرآن بدین نمط خوانی/ ببری رونق از مسلمانی.
لیدرشان که سرکار خانم ناشناسی بود به رییس جمهوری تهمت زده در حالی که او عالیترین مقام رسمی بعد از رهبری است و نمی توان به نام دفاع از جمهوری اسلامی به رییس همین جمهوری اسلامی تهمت زد. این خانم درباره مردی که از 70 سال زندگی 55 سال آن را با قرآن و نهجالبلاغه سر کرده مدعی شده در مقابل اسلام قد عَلَم کرده! چرا؟ چون گفته در مقابل مردم نمیایستم و این قانون را نمیتوانم اجرا کنم. چون مانند علمالهدی معتقدند مردم یعنی خودشان ولو تعدادشان خصوصا در این تجمعها به زیر 100 نفر کاهش یافته باشد و تعداد کمشان توی ذوق بزند.
تازه دکتر پزشکیان نگفته اجرا نمیکنم گفته نمیتوانم و پیداست که از نگاه او هم قانون حجاب در واقع بگیر و ببند و باطوم و جریمه بر سر حجاب است و نه باور به آن که ربطی به پاسبانهای شهر ندارد.
همان قانونی که اجرای آن متضمن و مستلزم برخورد با میلیونها دختر و زن ایرانی است و به پاسبانان اجازه میدهد درباره پوشش آنها به جای خودشان و همسران و پدرانشان تصمیم بگیرند و جریمه کنند و بنا به مصالح امنیتی و از بیم تنشهای شدید اجتماعی در وانفسای تحریم و گرانی و کرایه خانه و قیمت گوشت و هزار بدبختی دیگر که خیلیها را از شور زندگی انداخته به درستی مسکوت گذاشته شده چون کافی است یک مهسای دیگر از آن بیرون بیاید تا کشور دچار آشوب شود و اجرای آن جز خوراک هر روزه به تلویزیونهای خارجی حاصلی دربرندارد و مصداق تشویش اذهان است. یک وقت به خاطر سرعت زیاد یا انحراف به چپ جریمه میشوی، میدانی خطا کردهای و حس می کنی به خاطر سلامت خودت و خانوادهات جریمه شدی. بنا بر این اصل کار را تقبیح نمیکنی ولی در این حالت سراغ هر که بروند نفرت خود را ابراز میکند.
از سوی دیگر در تاریخ تشیع سابقه نداشته چند خانم برای مراجع تقلید تعیین تکلیف کنند و چون خودشان سراپا سیاه میپوشند از حکومت بخواهند میلیونها زن و دختر این سرزمین را موظف کنند مثل آنان بپوشند و ندانند در افغانستان طالبان هم به اجبار پلیس نیست بر اساس باور و جغرافیا یا خواست مردان یا هر دلیل دیگر است نه به ضرب و زور قانون حجاب که در هیچ یک از 56 کشور اسلامی دیگر هم چنین معجون مضحکی تصویب نشده.
قانون حجاب به این شکل قابل اجرا نیست و محجبهها هم منتقد آناند چون اتفاقا باعث شده خانم های باحجاب احترام و امنیت گذشته را نداشته باشند و جامعه را دوپاره میکند و معاون اجرایی رییس جمهوری به درستی به بندی از سیاست های کلی نظام اشاره کرده که بر قابل اجرا بودن قانون تأکید دارد. پوشش تابع عرف است و عرف هم مشخص است.
همین که شمار این جماعت این قدر کم است به حدی که می توان شمردشان نشان می دهد چقدر در اقلیت محض اند و تنها صدای شان را بلند می کنند که آن هم معلوم نیست با آن شرع حداکثری که دنبال آن هستند چقدر تطابق دارد.
چه خودجوش باشد و چه ساماندهی شده حداقل بیست سی نفر دیگر جمع کنند بعد تجمع کنند و اگر قرار بر تجمع باشد اجازه دهند میلیونها زن و دختر ایرانی که جریمه و باطوم در پوشش را اهانت به خود میدانند نیز تجمع کنند. مردان هم می آیند چون اینان برادران و پدران و همسران و دوست دارانی دارند که این جماعت قلیل به آنها هم بی احترامی میکنند.
هر چند نیاز به تجمع میلیونی نیست و جامعه ایران پوست انداخته و با رعایت پوشش عرفی زیر بار ناقانون حجاب نمیرود که نه با فرهنگ ایرانی سازگار است و نه با آموزههای دینی و به قصد ترساندن نصف جمعیت نوشته شده و ربطی هم به شرع و دین ندارد چون هیچ مجازات دنیوییی برای این موضوع در شرع تعیین نشده و این یک قانون زمینی است که مجلس برخاسته از اقلیت تصویب کرده است.